راهنمای بیمار
مادر بزرگ مهربان
مادر بزرگ مهربان میدونم که برای دیدن من لحظه شماری میکنی . دکتر گفته که من بزودی به دنیا می آیم باید بدونی این لحظات برای من هم سخت است
وقتی به دنیا بیایم برای اولین بار ریه هایم از هوا پر می شود برای اولین بار نور را میبینم و از محیط مایع خارج میشوم و هوا را حس میکنم احساس سرما میکنم ، اولین تنفس ها دردناک است.
برای اولین لحظات بشدت گریه میکنم تنها تو میتوانی به من کمک کنی من گرسنه ام و مهمتر از همه اینکه ترسیده ام. احتما لا قبل از اینکه مادرم را از اتاق عمل بیاورند ، من را می بینی تا آمدن مادر فرصت داری که لباسهای مرا بپوشانی
می دانی مادربزرگ ، من برای شیر مادر گریه می کنم پس می پس اگر مرا دوست داری آن را هر چه زودتر به من برسان. مادر بزرگ مهربان گریه کردن من خطری ندارد ولی دادن حتی یک قاشق چایخوری آب یا آب قندیا هر چیز دیگر سلامت مرا به خطر میاندازد.
وقتی مادرم را به اتاق بیاورند به هوش آمده ، ولی بیحال است ممکن است حتی قادر به صحبت کردن نباشد . او نمی تواند برای شیر دادن به من، خودش را جابجا کند. حتی به خاطر شدت درد ممکن است مایل به شیر دادن به من نباشد. ولی تو مار بزرگ مهربان میتوانی به هر دوی ما کمک کنی . در همان حالتی که مادرم خوابیده است لباسش را کنار بزن بدون اینکه به شکم او فشاری وارد کنی یا بدنش را جابجا کنی، مرا بغل کن و دهانم را روی پستان مادر بگذار اگر به خواب رفته بودم مرا بیدارکن
دهانم را بسته ام ، میتوانی با آرامی چانه ودهان مرا باز کنی و نوک پستان و قسمت قهوه ای اطراف آن راکامل در دهان نوزاد قرار دهی
می دانی مادر بزرگ وقتی لب پایین من به سمت بیرون برگشته باشد و علاوه بر نوک پستان قسمت قهوه ای رنگ آن نیز داخل دهانم باشد. آن وقت میتوانم بطور صحیح شیر مادرم را بخورم موقع. شیر خوردن نباید پستان مادرم کشیده شده باشد اگر دیدی که پستان کشیده سرم را بیشتر به پستان نزدیک کن .
مادربزرگ مهربان تو با اینکار اولین واکسن را به من تزریق کرده،ای اگر موفق نشدی از پرستار بخش کمک بگیر.